پس از وقوع حادثه‌ای سرنوشت‌ساز، مردی 40 ساله رویای خود را برای پیوستن به اداره پلیس لس‌آنجلس دنبال می‌کند. او که به عنوان مسن‌ترین افسر تازه‌کار این اداره شناخته می‌شود، مانند فردی به نظر می‌رسد که از بحران میان‌سالی رنج می‌برد و ...

بازماندگان یک سانحه سقوط هواپیما خود را در جزیره ای مرموز می بینند. آنها مجبور می شوند برای بقا با هم کار کنند، اما همه چیز در جزیره عادی به نظر نمیرسد

داستان شهری اسرارآمیز و ترسناک در آمریکای مرکزی که هر کسی را که وارد آن می شود، به دام می اندازد.این در حالی است که ساکنان آنجا به دنبال راهی برای رفتن از شهر هستند و باید از هر خطری جان سالم به در ببرند، اما ...

داستان این سریال در مورد زندگی پرمخاطره و همچنین جرم و جنایت های 5 زن حیله‌گر است که در یک سالن زیبایی کاشت ناخن واقع در ایالت فلوریدا کار میکنند و ...

این فیلم علمی تخیلی عاشقانه در آینده ای اتفاق می افتد که در آن یک دولت واحد جهانی همه چیز را کنترل می کند و ...

داستان این فیلم درباره ی مردی است که پس از مرگ ناگهانی همسرش ، عزادار می‌شود و تصمیم می‌گیرد به پسرش راه و روش زندگی را بیاموزد. تا اینکه…

این فیلم داستان دو آدم معمولی را نشان می دهد که ماجراجویی خارق العاده ایی را شروع می کنند و ...

این فیلم در مورد مردی به نام استیو است که همواره درگیر گذشته خودش است؛ به طوری که هر شی که در خانه می بیند و هر صدایی که می شنود، او را به یاد یک حادثه بخصوص در گذشته می اندازد. او تصمیم می گیرد که یک بار و برای همیشه خود را به دست این حوادث بسپارد تا کشف کند که چه چیزی باعث شده او از لحاظ روحی اینگونه شکسته شود و...

در حالی که شهر انسان‌ها در مقابل حملات بی امان ماشین‌ها مقاومت می کند ، نئو در میدانی دیگر ، برای خاتمه دادن به این نبرد ، با مامور اسمیت سرسخت در حال جنگیدن است و…

نئو و رهبران شورش تخمین میزنند که حدود ۷۲ ساعت تا حمله ۲۵۰ هزار ماشین به صهیون، وقت دارند. در همین زمان نئو باید تصمیم بگیرد که چگونه ترینیتی را از سرنوشت تاریکی که در رویا برایش دیده، نجات دهد.

داستان در مورد دو زن نوجوان است که طی حادثه ای در دوران کودکی از یکدیگر جدا می شوند و اکنون پس از سالها دوباره به صورت اتفاقی در مسیر هم قرار گرفته و تصمیم می گیرند به یک سفر 24 ساعته بروند، جایی که با بازگو کردن خاطرات گذشته باعث می شوند تا...

داستان در مورد دختر نوجوانی است که پدر و مادرش او را در خانه تنها می گذارند و زمانی که به خانه بازمیگردند با نیروی اهریمنی و تاریکی مواجه می شوند که...

نوجوانی به نام ویلودین با نام مستعار دامپلین/ویل دچار اضافه وزن شده است. ویل بخاطر این که مادرش رزی در جوانی ملکه زیبایی بوده است، احساس اعتماد به نفس زیادی دارد. او واقعا به کنایه های دیگران در مورد اضافه وزنش اهمیت نمی دهد تا اینکه…

شش ماه پس از پخش شدن ویروس خشم در بریتانیا، جمعیت وحشی شده این کشور همه چیز را نابود کردند و خسارات زیادی را بر دولت وارد کردند. بازماندگان نیز به کشور های دیگر مهاجرت کردند ولی ارتش ایالات متحده با سربازانی آموزش دیده و خبره وارد بریتانیا شدند و این سرزمین را از ویروس خشم پاکسازی کردند...

پدری پس از اینکه برای پسرش پاپوش دوخته می شود و باعث به زندان افتادنش می شود ، قبول می کند برای رهایی پسرش به عنوان یک مامور مخفی وارد عمل شود و…

خانواده ای که برای تفریح به طبیعت خارج از شهر آمده اند ، توسط چند سارق بانک مورد حمله قرار می گیرند و اکنون تنها راه نجات آنها همکاری با یکدیگر است. اما…

در شهر ورونا بیچ دو خانواده مشهور زندگی می کنند که با هم دشمنی دیرینه دارند : مونتاگو و کپولت. یک شب یکی از پسران خانواده مونتاگو به اسم رومئو با لباس مبدل در یک مهمانی که خانواده کپولت برپا کرده شرکت کرده و در آنجا دختری به اسم ژولیت را می بیند و آنها عاشق هم می شوند. پس از پایان مهمانی رومئو نیمه شب نزد ژولیت می آید و آنها در کنار هم تا صبح مانده و با هم پیمان وفاداری می بندند. آنها بایستی عشقشان را از دیگران پنهان کنند زیرا می دانند والدیشان به آنها اجازه با هم بودن را نمی دهند. در همین حین تیبالت پسر دایی ژولیت با مرسوتیو دوست رومئو درگیر می شوند و مرسوتیو بدست تیبالت کشته می شود و رومئو بدنبال انتقام گرفتن از اوست …

آرنولد شوارتزنگر در این فیلم نقش رئیس یک گروه زبده از ماموران اداره مبارزه با مواد مخدر (DEA) را بازی می‌کند که ماموریت آن‌ها مبارزه با مرگبارترین کارتل‌های مواد مخدر در دنیاست؛ گروه با موفقیت به خانه امن یک کارتل حمله می‌کند و درست زمانی که آنها فکر می‌کنند همه چیز به خوبی انجام شده، ۱۰ عضو گروه به شکلی اسرارآمیز یکی پس از دیگری از پا درمی‌آیند و …

نیکولاس کیج یک معلم ستاره شناسی در مدرسه است که به منظور انتقام جنایت همسر خود با یک باند و گروه از اوباش بازی را شروع میکند و ….

مردي ميلياردر به نام «چارلز مورس» در سفري به آلاسکا از فکر اين که همسرش، «ميکي»(که از او بسيار جوان تر است) و «باب گرين» يک ديگر را دوست دارند، رنج مي برد. تا اين که هواپيماي حامل «چارلز»، «باب» و دستار او «استيون»، در درياچه اي بسيار پرت سقوط مي کند و حالا آنان بايد پاي پياده خود را نجات بدهند...